بار اول:
- من: ببخشید بلیط میخواستم
- اون: کجا؟
- تهران
- (کاملا جدی) کجای تهران؟
- (تو دلم: مگه به جز ۲ تا ترمینال جای دیگهایم میرن؟!) .... ؟! ... D: .. اصفهان!
- :)
- :)
******
بار دوم:
(یک آقا پشت صندوق، یک خانم این طرف که معمولا بلیط سفارش میدن، اصولا این خانم اینجا نبود بار اوله اینجاست).
من: ببخشید یه بلیط اینترنتی خرید کرده بودم
خانم: برا کجا؟
من: ۱۲ تهران
خانم: رزرو کردین؟
من: نه خرید کردم
خانم (با استرس!): نام؟
من: وطنخواه
خانم: نه اسم خودتون!
من: وطنخواه!
خانم: ...... آهان! (بعد یکمی به کیبور ور میره)
آقا: آقای هدایت؟
من: بله!
خانم: خب؟!
من: ؟!
خانم: رسید اینترنتی رو مگه چاپ نکردین؟
من: ؟! برا چی؟
خانم: خب مگه نگفت چاپ کنید؟
من: اون که برای خودمونه... یعنی اون جا بلیطه؟
خانم: خب باید اونو چاپ کنید دیگه... حالا نمیخواد همینطوری برین سوار شید دیگه
(من تو دلم: اون آقاهه ظاهرا یه کارایی داره میکنه... یکمی کشش بدم ببینم چی میشه!)
من: پس باید رسیده رو پرینت کنم بعد از این؟! (باز تو دلم: تا حالا که هر چی بلیط میخریدیم بعد میومدیم بلیط کاغذیش رو هم میگرفتیم!)
خانم: بله دیگه شما همون اینترنتیه رو چاپ میکنید میرین تو... شماره صندلیتو بلدی؟
من: بله!
خانم: خب دیگه برین همینطوری تو... باید همون اینترنتیه رو چاپ کنید...
آقا یه بلیط میذاره رو میز رو به من: بفرما
خانم: ... اهان بفرمایید اینه!
من: ممنون!
* اون خانم با این که نمیدونست چی به چیه ولی اعتماد به نفس بالایی داشت!
** نمیدونم چرا اون آقاهه زبونش نمیچرخید یه چی بگه به اون خانمه!
- من: ببخشید بلیط میخواستم
- اون: کجا؟
- تهران
- (کاملا جدی) کجای تهران؟
- (تو دلم: مگه به جز ۲ تا ترمینال جای دیگهایم میرن؟!) .... ؟! ... D: .. اصفهان!
- :)
- :)
******
بار دوم:
(یک آقا پشت صندوق، یک خانم این طرف که معمولا بلیط سفارش میدن، اصولا این خانم اینجا نبود بار اوله اینجاست).
من: ببخشید یه بلیط اینترنتی خرید کرده بودم
خانم: برا کجا؟
من: ۱۲ تهران
خانم: رزرو کردین؟
من: نه خرید کردم
خانم (با استرس!): نام؟
من: وطنخواه
خانم: نه اسم خودتون!
من: وطنخواه!
خانم: ...... آهان! (بعد یکمی به کیبور ور میره)
آقا: آقای هدایت؟
من: بله!
خانم: خب؟!
من: ؟!
خانم: رسید اینترنتی رو مگه چاپ نکردین؟
من: ؟! برا چی؟
خانم: خب مگه نگفت چاپ کنید؟
من: اون که برای خودمونه... یعنی اون جا بلیطه؟
خانم: خب باید اونو چاپ کنید دیگه... حالا نمیخواد همینطوری برین سوار شید دیگه
(من تو دلم: اون آقاهه ظاهرا یه کارایی داره میکنه... یکمی کشش بدم ببینم چی میشه!)
من: پس باید رسیده رو پرینت کنم بعد از این؟! (باز تو دلم: تا حالا که هر چی بلیط میخریدیم بعد میومدیم بلیط کاغذیش رو هم میگرفتیم!)
خانم: بله دیگه شما همون اینترنتیه رو چاپ میکنید میرین تو... شماره صندلیتو بلدی؟
من: بله!
خانم: خب دیگه برین همینطوری تو... باید همون اینترنتیه رو چاپ کنید...
آقا یه بلیط میذاره رو میز رو به من: بفرما
خانم: ... اهان بفرمایید اینه!
من: ممنون!
* اون خانم با این که نمیدونست چی به چیه ولی اعتماد به نفس بالایی داشت!
** نمیدونم چرا اون آقاهه زبونش نمیچرخید یه چی بگه به اون خانمه!
معلومه اون خانومه تازه كاربوده..ولي آقاهه هم خيلي بد بوده به جا اينكه بش ياد بده اينطوري ضايعش كرده جلو شما..
پاسخحذفکلا مردا همینجورین :D
پاسخحذفدر واقع خانمه اگه اشتباه نکنم اصلا کارش یه جای دیگست و الان موقت اومده بود، ولی خب اعتماد به نفس خوبی داشت
پاسخحذفرفتار آقاهه هم اصلا جالب نبود، نه با مشتری (چون به منم نگفت که داره چی کار میکنه) نه با اون خانمه
به نظر من رفتار شما بیشتر جالب نبوده.:دی
پاسخحذفخب از اون آقاهه می پرسیدین داری چی کار می کنی؟
من چی کار می کنم؟
وکلا یه سوالی که از ابهام در بیاین.
! والا من که شک داشتم آقاهه داره کار منو میکنه یا نه؛ برا همین کشش دادم؛ خودمم که میدونستم دارم چی کار میکنم،تازشم همیشه حق با مشتریه! اون خانمه داشت منو گمراه میکرد اون اقاهه باید یه چیز میگفت بهمون. خیلیم رفتار من جالب بوده ؛)
پاسخحذفvah!
پاسخحذفman nemidoonam chera bazia mikhan az emkanat in hame sood estefade konan (sooe estefadeye khodemoon)
khob 2 ghadam pa nemishan beran blit dasti ba pa bekharan badam mishinan serial minevisan
taze badesham jang mindazan beyne 2ta hamkare agha va khanoom ke momken bood etefaghate kheyri beyneshoon etefagh mioftad
vaghean chera?????
اصلا چی از این بهتر که یه خانم و آقا همدیگه رو بهتر بشناسن و بدون شناخت اتفاق خیری بینشون نیفته؟ هان؟! عوض تشکرتونه؟!! واقعا که!
پاسخحذف