۱۳۹۰ آذر ۶, یکشنبه

یک کیلو بایت چند بایته؟!

اگه گفتین یه کیلوبایت چند بایته؟! حالا تا (شاید) دارین فکر می‌کنید یکمی صحبت متفرقه:

یکی این که نرم‌افزارهای ساغر و jcal رفتن تو فدورا! البته فعلا توی مخازن updates-testing فدورا ۱۵ و ۱۶ هستن و به زودی وارد مخازن اصلی میشن. و البته اگه نصبش کنید و این‌جا و این‌جا تایید کنید (یا با استفاده از دستور و بسته‌ی fedora-easy-karma) که درست کار می‌کنه زودتر وارد مخازن اصلی میشه. به هر حال، فعلا این شکلی میشه نصبش کرد:
yum --enablerepo=updates-testing install Saaghar
yum --enablerepo=updates-testing install jcal

*****

راستی اگه اشتباه نکنم قراره سه‌شنبه یه ارائه در مورد LaTeX و XeLaTeX توی تهران لاگ بدم! تو خود سایت که هنوز نزدن گفتم خودم تبلیغ کنم ؛)

*****

خب چند بایت بود؟ بله... ۱۰۰۰ بایت. البته قدیما ۱۰۲۴ بایت بودا ولی اون مال قدیما بود. الان دیگه ۱۰۰۰ بایته. دقیقا مطابق با استانداردهای SI. یعنی یه مگابایت هم ۱۰۰۰ کیلوبایته و یه گیگابایت هم ۱۰۰۰ مگابایته و به همین ترتیب! 
توی وسایل الکترونیکی هم، برای یه سری از وسایل مثل حافظه‌ی اصلی (RAM) از واحدهای قدیمی استفاده میکنند اما توی وسایل ذخیره‌سازی مثل هارد دیسک‌ها، فلش‌ها و ... از واحد جدید استفاده می‌کنن. برای CDها از واحد قدیم استفاده میشه (یعنی یه سی‌دی ۷۰۰ مگابایتی از واحدهای ۱۰۲۴تایی استفاده می‌کنه) اما برای DVDها از واحد جدید استفاده می‌کنن. برای همین یه دیسک دی‌وی‌دی ۴.۷ گیگابایتی دقیقا ۴۷۰۰۰۰۰۰۰۰۰ یا ۴۷ با ۹ تا صفر بایت فضای ذخیره سازی داره. به همین ترتیب یه هارد ۵۰۰ گیگابایتی هم ۵۰۰ با ۹تا صفر بایت جا داره. اسم اختصاری این واحدها هم به صورت KB، MB و GB نشون داده میشه. 
خب حالا اسمی برای ۱۰۲۴ بایت داریم؟! بعله! کیبی‌بایت (KibiByte)! و به همین ترتیب مبی‌بایت(MebiByte) برای ۱۰۲۴ کیبی بایت و گیبی‌بایت(GibiByte) برای ۱۰۲۴ مبی‌بایت. واحدهای اختصاریش رو هم به صورت KiB، MiB و GiB نمایش می‌دن (اگه توی گنو/لینوکس دقت کنید این علائم رو بعضی جاها می‌بینین). برای اطلاعات بیش‌تر هم می‌تونید به صفحات گیگابایت و گیبی‌بایت توی ویکی‌پدیا مراجعه کنید.

۱۳۹۰ آبان ۲۴, سه‌شنبه

پایان دانشگاه؛ ویندوز ۷، پارتیشن‌ها و لینوکس

خب دانشگاه تموم شد! این قسمتش خیلی خوبه. اما دفاع، من انتظار نداشتم دفاع خیلی خوبی بشه اما چیزی که اتفاق افتاد در مقابل چیزی که انتظارش رو دارم افتضاح بود! هنوزم باورم نمیشه با یه همچین برخوردی مواجه بشم؛ حتی تا بعد از دفاعم با توجه به موارد مشابه فکر نمی‌کردم این طوری بشه! یعنی تا جایی که حتی چشم دیدن ۲-۳ نمره‌ی تشویقی آدم رو هم نداشته باشن!! الان از ته دل می‌خوام یه سری فحش رکیک نثار اساتید محترم حاضر بکنما... حیف که دست و پایمان بستست! استاد راهنمای محترم هم اصرار دارن که همه‌ی تقصیرها رو بندازن گردن داورها ولی با توجه به یه سری نکات و شواهد اگه مشکل اصلی خودش باشه اصلا تعجب نمی‌کنم... در هر صورت جایی برای اطمینان باقی نمونده. خیلی حس خوبی نداره که یه نفر جلوی آدم به نظر مهربون و دلسوز بیاد ولی تا روتو برمی‌گردونی شمشیرو از رو ببنده...
بگذریم! (یعنی سعی می‌کنم بگذرم)! به هر حال بهتره آدم فکر و اعصابشو بذاره برای آدما و اتفاقایی که ارزششو دارن تا کسایی که از روی غرور (و احتمالا چیزایی که من خبر ندارم!) حاضرن چیزایی که حتی اعتبار خودشونم ازش می‌گیرن زیر سوال ببرن تا کار تو رو کوچیک جلوه بدن...

*****

من اصولا تا الان همیشه به کسایی که می‌خواستن یه توزیع گنو/لینوکس نصب کنن توصیه می‌کردم که کوچیک کردن پارتیشن‌های ویندوزیشون رو توی خود ویندوز انجام بدن و بعد لینوکس رو نصب کنن (برای این که اگه مشکلی اومد بد و بیراهش برای خود ویندوز باشه نه لینوکس D:). چند وقت پیش یه نفر مراجعه کرد بهم که بعد از کوچیک‌کردن پارتیشن ویندوزیش توی ویندوز ۷، پارتیشن‌هاش «قهوه‌ای» شده بودن. بعد از این که سیستمش رو دیدم متوجه شدم که کل هاردش به اصطلاح ویندوز از یه «دیسک ابتدایی (Basic Disk)» تبدیل شده به «دیسک پویا (Dynamic Disk)». اول فکر کردم که شاید یه جایی اشتباهی این کار رو کرده ولی بعد از جستجو مشخص شد که نه، خود ویندوز ۷ بعد از کوچیک کردن پارتیشن واقعا این کار رو می‌کنه. البته یه چیزی که الان نمی‌دونم اینه که همیشه این کار رو می‌کنه یا چون این فرد قبل از کوچیک‌کردن ۴ تا پارتیشن اولیه (Primary Partition) داشته و یکی از پارتیشن‌هاش رو کوچیک کرده و ویندوز دیده که این شخص تو این حالت دیگه نمی‌تونه پارتیشن معمولی جدید ایجاد کنه برداشته و زده کل هاردش رو تبدیل کرده به دیسک پویا. به هر حال، نکته‌ی اخلاقی روز این که: «توی ویندوز ۷ ترجیحا پارتیشن‌هاتونو کوچیک نکنید»! البته اگه کسی کوچیک کرده و این اتفاق نیفته (که نشون میده فقط وقتی پارتیشن عادی جدید نشه ایجاد کرد ویندوز این کارو میکنه)، بگه!
دیسک‌های پویای ویندوز یه جورایی معادل همون LVMیه که ما توی لینوکس داریم: یعنی یه سیستم پارتیشن‌بندی منطقی و نرم‌افزاری به جای مدل سنتی. که امکاناتی مثل RAID نرم‌افزاری هم میده. 
مشکل اساسی دیسک‌های پویای ویندوز اینه که هر چند هسته‌ی لینوکس ازشون پشتیبانی می‌کنه، تا جایی که می‌دونم هیچ کدوم (یا حداقل خیلی) از توزیع‌های گنو/لینوکس نصب روی این سیستم رو پشتیبانی نمی‌کنن.

*****

متاسفانه ویندوز فقط دیسک‌های ابتدایی رو خیلی راحت تبدیل می‌کنه به دیسک‌های پویا و تبدیل برعکس رو انجام نمیده. بعد از کلی گشتن به یه سری نتیجه رسیدم:
۱. یه سری نرم‌افزارهایی که این کارو میکنن. که البته ظاهرا همش نیاز به خریدن داشت.
۲. یه راه حل که جزء توصیه‌های خود سایت مایکروسافته تغییر دادن چند بایت از اول دیسک با یه ویرایشگر باینری شونزده شونزدهیه (hex editor)!!
۳. در حالی که دیگه داشتم به رسیدن به نتیجه‌ی بهتر ناامید می‌شدم، یه جا یه راه حل خوب پیدا کردم: استفاده از testdisk خودمون! و کاملا هم بدون نقص کارو انجام داد و پارتیشن‌ها رو برگردوندم باهاش به حالت یه دیسک عادی.

در پایان، سر یه مسئله‌ای باید بوت لودر ویندوز رو درستش میکردیم. اگه درست یادم باشه فقط کافی بود که پارتیشن اول رو به عنوان پارتیشن بوت علامت بزنیم (یادم رفته بود موقعی که با testdisk برمی‌گردونم این کارو بکنم). بعد گفتم جهنم بذار با خود ویندوز برگردونیم دیگه این کار که ازش برمیاد! ولی چشمتون روز بد نبینه، مد ریکاوری ویندوز خیلی کم‌عقل‌تر از این حرفا بود. حتی متوجه نشد که یه ویندوز رو سیستم هست. بعدم گفت من یه مشکلی بود حل کردم یه ریبوت کن حله! اما بعدش دیگه بدتر شد و حتی دستی هم بالا نمیومد ویندوزش. بعد از کلی سر و کله زدن متوجه شدم که ویندوز «باهوش» به جای این که یه علامت بوت بزنه روی پارتیشن اول، اون رو کلا پاک کرده و یه پارتیشن که پاک کرده بودیم رو برگردونده و حالا ننه من غریبم بازی در میاره! این شد که در نهایت بی‌خیال ویندوز شدم و مجددا با همون فدورای خودم و testdisk درستش کردم کلا. فقط یه توصیه: اگه رفتین تو حالت ریکاوری ویندوز، استفاده از خط فرمانش به جای ابزارهای startup recoveryش شدیدا توصیه میشه! چون این ابزار خودکارش تا الان توی چندین تجربه‌ای که من داشتم بیشتر خراب‌کاری کرده تا تعمیر. یه جوری از شرش خلاص شین (متاسفانه ویندوز اصرار داره که ازش استفاده کنید!) و بعد برین توی command promptش و از bootrecش استفاده کنید حداقل ظاهرا خیلی سر خود فعالیت نمی‌کنه!!
راستی این تبدیل دیسک پویا به دیسک معمولی با testdisk ممکنه فقط وقتی جواب بده که قبلش از دیسک معمولی تبدیل شده باشه به پویا. اگه از اول پویا ساخته شده باشه ممکنه جواب نده (حالا این که اصلا میشه یا نه رو نمیدونمP: )

۱۳۹۰ آبان ۱۸, چهارشنبه

عیدتون مبارک! :)

خب خب خب! عید قربان گذشته و عید غدیر آینده مبارک! امیدوارم که خدا حسابی شادی و سلامتی نصیب هممون بکنه. :)
همچنین اومدن فرخنده‌ی فدورا ۱۶ رو هم به همتون تبریک میگم!! ؛) این نسخه شاید خیلی ویژگی خاصی نداشته باشه ولی کلا از ۱۵ بهتره و این یکی دو هفته‌ای که اومدم روش کاملا راضی هستم. قشنگ‌تر و سریع‌تر شده. فقط باید در اولین فرصت خودمو از LVM خلاص کنم چون با توجه به این که تقریبا کل هاردم دست لینوکسمه دیگه خیلی مزیتی برام نداره و از طرف دیگه با حذفش میشه سرعت بالا اومدن سیستم و کلا سرعت دسترسی به دیسک رو سریع‌تر کرد.

****

این چند وقت تهران حسابی بارون و برف داشته. از بس نرفتم اصفهان هر چی آب جمع شده بود اصفهان بباره پا شده اومده تهران D: بابا یکمی صبر می‌کردی میومدم خب P: امیدوارم اصفهانم بارون بیاد یکمی بیشتر رودخونه داشته باشیم!
****

خب این‌طور که بوش میاد قراره شنبه من و دانشگاه از شر هم راحت شیم! البته روز سختی خواهد بود ولی فکر کنم (امیدوارم!) بعدش دیگه راحت شم D: دفاعم قراره شنبه ساعت ۶ باشه، ولی با توجه به شرایط و قرائن خیلی دعوت نمی‌کنم تشریف بیارین! P: ان‌شاالله بعدا جبران می‌کنم و برای جشن پارسیدورا یا فدورا دعوتتون می‌کنم ؛) فقط امیدوارم به خیر و خوشی تموم شه. ظاهرا داورهایی که دارم همچین کمی تا قسمتی خطرناک هستن D:

****
در حالی که حتی یک قلم ایرانی نداریم که با رعایت قواعد و به صورت تر و تمیز منتشر شده باشه، مرکز تحقیقات در پردازش زبان اردوی پاکستانی‌ها یک سری قلم از جمله قلم تحریر و یه قلم نستعلیق منتشر کرده که خیلی راحت هم وارد فدورا شده (توسط این آقا). بدیش اینه که بعضیش یه مقداری با بعضی حروف مشکل دارن و بعضی هم خیلی برای ما قشنگ به نظر نمیان. اون‌وقت دبیرخانه‌ی شورای اطلاع‌رسانی ایران مثلا قلم نستعلیق و چند مورد دیگه رو آزاد منتشر کرده ولی هیچ‌کدوم نه سایت درست حسابی دارن نه گواهی استفاده‌ی مشخص! فعلا تنها امیدم اینه که بشه قلم‌های Iranian Sans و Iranian Serif رو ببرم تو فدورا هر چند این دو هم از مشکلات گفته شده رنج می‌برند (اگه تونستین یه جای درست حسابی برای دانلودشون پیدا کنید!).
اطلاعات بیش‌تر هم در مورد وضع داغون قلم‌های فارسی رو می‌تونید این‌جا ببینین.

۱۳۹۰ مهر ۲۹, جمعه

تقویم شمسی StarCalendar و گنوم‌شل ۳.۰/۳.۲

یه پست کوچیک بزنم و برم (الان اصولا من نباید پای اینترنت باشم)!
تا قبل از گنوم ۳، توی فدورا برای تقویم شمسی میشد از اپلت تقویم جلال (jalali-calendar مولا پهنادیان) استفاده کنیم. اما از فدورا ۱۵ که رفتیم روی گنوم ۳ و در نتیجه گنوم‌شل، دیگه اپلت‌ها قابل استفاده نبودند. برای همین من StarCalendar رو برای فدورا به جای تقویم قبلی بسته‌بندی کردم. متنها به صورت پیش‌فرض شکلک تقویم نمیاد توی نوار بالای صفحه. برای همین یه افزودنی کوچیک براش نوشتم و گذاشتمش توی بسته‌ی starcalی که توی فدورا هست.


اخیرا رفتم روی نسخه‌های تستی فدورا ۱۶ و دیدم که بعله! اون افزودنی دیگه کار نمی‌کنه توی گنوم‌شل ۳.۲. و مجبور شدم یه نسخه مخصوص ۳.۲ درست کنم و بذارم توی بسته‌ی starcal فدورا ۱۶ به بعد. اما از اون‌جایی که تا حالا چندین نفر این افزودنی رو ازم خواستن تصمیم گرفتم اون رو به صورت مجزا هم یه جا بگذارم تا بقیه هم بتونن استفاده کنن. برای همین، هر دو نسخه‌ی این افزودنی برای گنوم ۳.۰ و ۳.۲ رو گذاشتم توی این آدرس. کافیه نسخه‌ی مناسب رو دانلود کنید و بریزین توی شاخه‌ی مربوط به افزودنی‌های گنوم‌شل:
/usr/share/gnome-shell/extensions/ یا
~/.local/share/gnome-shell/extensions

بعدش کافیه شل رو مجددا راه‌اندازی کنید (Alt+F2 و بعد r). بعد از این اگه starcal رو اجرا کنید شکلک مربوط به تقویمش توی نوار بالای گنوم‌شل ظاهر میشه مثل عکسی که گذاشتم :)


۱۳۹۰ شهریور ۲۱, دوشنبه

روز آزادی نرم‌افزار در اصفهان


بله بله علی‌الظاهر این روز آزادی نرم‌افزار که میگن، سومین شنبه سپتامبر قراره باشه. منم قرار شده یه مشت پوستر بچسبونم این‌جا و تبلیغ کنم! نمی‌دونم هزینه‌ی تبلیغات رو چقدر و چطوری پرداخت می‌کنن من که این همه بیننده دارم از اقصی نقاط جهان!! D:

بگذریم! خلاصه روز آزادی نرم‌افزاره که ملت بیان بگن چرا نرم‌افزار آزاد خوبه و چرا باید ازش حمایت کرد و چرا شما بهتره برین سراغ نرم‌افزارهای آزاد (حتی اگه کیفیتشون کمتر از نرم‌افزارهای غیرآزاد باشه...). البته این ظاهر قضیه‌ست، ما که می‌دونیم هدف اصلی اینه که با بچه‌ها دور همی خوش بگذرونیم!
به هر حال، تو خیلی از کشورها خیلی گروه‌ها این روز رو جشن می‌گیرن، توی ایرانم یکی از جاهایی که جشن این روزو می‌گیره (با چند روز پس و پیش) اصفهانه اونم توسط اعضای گروه کاربران لینوکس اصفهان که انصافا یکی از فعال‌ترین لاگ‌های ایرانه.
این‌طور که میگن این پنجمین سالیه که این جشن رو داریم تو اصفهان برگزار می‌کنیم (یعنی واقعا ۵ سال گذشت؟!.. :( ).

 خلاصه! هر کسی هم که بخواد می‌تونه توی این همایش شرکت بکنه، فقط کافیه که یه سر به سایت همایش بزنه و ثبت‌نام کنه.

طبق اخبار رسیده، برنامه‌ی اصلی این همایش هم از این قراره:
در این همایش بهراد اسلامی‌فر و سجاد بارودکو به ارائه‌ی «نرم افزار آزاد به روایت تاریخ»، مجید سلامت به ارائه‌ی «لینوکس همیشه، همه جا!»، محمد باقر ادیب بهروز با مقاله‌ی «بومی سازی»، ناصر غانم زاده با «کسب و کار متن باز/نرم افزار آزاد»، «زبان های برنامه نویسی و محیط های برنامه نویسی» با ارائه‌ی مهرداد عباسی و در آخر ارائه‌ی لینوکس توکار - (embedded linux) توسط هدایت وطن‌خواه اجرا خواهند شد.

همایش هم همین پنج‌شنبه، ۲۴ شهریور توی کتابخونه‌ی مرکزی شهرداری اصفهان برگزار میشه.
دیگه من هر چی پوستر این بچه‌ها آماده کرده بودن چسبوندم تو بلاگم. یکمی ناجور شده ولی خب بالاخره زحمت کشیدن حیفه استفاده نشه!! ؛) بعدشم شاید این شکلی بهتر باهام حساب کردن P:

۱۳۹۰ شهریور ۱۵, سه‌شنبه

برنامه‌ی زنجان و اصفهان!

خب بالاخره قطعی شد که اگه خدا بخواد قراره آخر این هفته توی همایش سراسری نرم‌افزارهای آزاد/متن‌باز مهمون زنجانی‌ها باشم :) قراره اون‌جا یه معرفی درست و حسابی از پارسیدورا داشته باشم. بهترین قسمت مربوط به این ارائه اینه که باعث میشه اون‌جا مهمون باشم وگرنه خودش خیلیم مهم نبود ؛) D: البته اگه برا ۴شنبه شب و جمعه شبم نگهمون می‌داشتن خوب بودا! ولی خب جهنم، سعی می‌کنم از همون دو روز و یه شب حداکثر (سوء)استفاده رو بکنم. ؛) حالا از اصل موضوع که بگذریم، قراره یه معرفی نسبتا جامع از پارسیدورا داشته باشم، که خب از معرفی‌های دیگم کامل‌تره و یه مقداری جنبه‌های فنیش رو هم در بر می‌گیره.

اما بعد! برای جشن روز آزادی نرم‌فزار هم قراره اصفهان یه ارائه در مورد لینوکس توکار (Embedded Linux) داشته باشم که امیدوارم چیز جالبی از آب در بیاد. البته قرار بوده ارائش رو خیلی وقت پیش فرستاده باشم ولی خب نفرستادم P: امیدوارم کلمو نکنن! :)

دیگه همین دیگه! به صورت کلی فعلا کمی در بلاتکلیفی و کسلی و تنبلی و این چیزا به سر می‌برم و شدیدا از خودم حس بدی دارم که امیدوارم زودتر برطرف بشه...

۱۳۹۰ مرداد ۱۵, شنبه

حق پذیرش عذر!

تازگی ستون «آیین مسلمانی» روزنامه اطلاعات توجهم رو جلب کرده و ازش خوشم میاد. این سری گفتم یه سری مطالبی که نقل کرده رو بذارم شاید کس دیگه‌ای هم خوشش اومد. در مورد پذیرفتن عذر:
«حق مسلمان است که اگر عذر خواست، عذر او پذیرفته شود» از پیامبر
«اگر برادرت گناهی کرد، عذرش را بپذیر. چنانکه گویی تو غلام او هستی و او ولی نعمت توست.» نهج‌البلاغه
«عذر برادرت را بپذیر و اگر عذری نداشت، خود برای او غذر بتراش» امام صادق (ع)
«هیچ کس نباشد که از تو معذرت خواهی کند، مگر این که عذرش را بپذیری اگرچه بدانی دروغ می‌گوید.» امام سجاد (ع)
یه نکته هم گفته توی متن: ... این اشاره به فلسفه مجازات در اسلام است که در حقیقت آن چه اصل است محکوم کردن جرم و مبارزه با آن است و نه مقابله و ستیز با مجرم.
(اشاره‌ای هم میتونه باشه به همین قضایای اخیر: که چرا قصاص یک حقه ولی به بخشش از اون توصیه شده)
امیرالمومنین به فرزندش: «عذرخواهی معذرت‌خواه را بپذیر، چه راست گوید چه دروغ، تا شفاعت شامل حال تو گردد»
پیامبر: «هر کس عذر معذرت‌خواه را، چه دروغ‌گو و چه راست‌گو، نپذیرد، بر من در حوض کوثر وارد نمی‌شود.»
و در پایان از امام سجاد (ع) از صحیفه سجادیه: «خدایا از تو عذر می‌خواهم اگر کسی به من بدی کرد و عذر خواست و من عذرش را نپذیرفتم»

تحلیل‌هایی هم که آورده جالبه، دوست داشتین بخونید! البته این‌ها رو احتمالا اکثر اون‌هایی که علاقمندن می‌دونن ولی گفتم شاید کسی باشه که مثل من اطلاعاتش کم باشه. تا حالا به قضیه عذر خواهی و اهمیت پذیرشش دقت نکرده بودم؛ و همچنین تاثیراتی که میتونه داشته باشه.

۱۳۹۰ مرداد ۱۳, پنجشنبه

پارسیدورا ۱۵

خب به سلامتی نسخه‌ی کاندید (نماینده؟!) انتشار پارسیدورا ۱۵ رو آماده و آپلود کردیم :). نسخه‌ی نهاییش هم اگه خدا بخواد هفته‌ی دیگه. این نسخه یه چیز غافلگیرکننده با خودش آورده: برنامه‌ی شناسایی خودکار سخت‌افزارهایی که نیاز به نصب درایورهای اضافه دارن و نصب اوناست، همونی که توی اوبونتو استفاده میشه. نسخه‌ی نهایی هم به احتمال زیاد علاوه بر این ویژگی و ویژگی‌های جدید دیگه، یه ویژگی خوب دیگه هم خواهد داشت که فعلا ازش صحبتی نمی‌کنم!
امکانات جدید دیگه‌ای هم توی این نسخه هست که همش رو این‌جا قرار نیست بگم، ولی کلا به نظر میاد که پیشرفت‌هایی نسبت به نسخه‌ی قبل داشتیم، و خب همین خودش خوبه.

به احتمال زیاد این نسخه علاوه بر دیسک نصب، یه نسخه‌ی زنده هم خواهد داشت برای کسایی که بخوان راحت‌تر این نسخه رو تست کنن و از امکاناتش استفاده کنند اما نیازی به داشتن یه عالمه نرم‌افزار روی دیسک ندارن و می‌تونن اون‌ها رو از اینترنت دانلود کنن.

فعلا! :)

۱۳۹۰ مرداد ۴, سه‌شنبه

تصمیم کبری!

مدتی بود نبودم. جای شما خالی (خدا نصیب نکنه!) درگیر یک سری مشکلات و این چیزا بودم (و البته یه مقداریش هنوز هم مونده و داره نفس‌های آخرش رو می‌کشه تا یکی دو ماه دیگه...) که اصلا دیگه دل و دماغی برا بلاگ نوشتن نبود. ولی خب... فکرشو می‌کنی تهش می‌بینی ارزش نداره خیلی خودتو ناراحت کنی برا یه سری چیزا.

(مسابقات)
بگذریم! چند وقت پیش هم ۶ روزی رفته بودم برا مسابقات روبوکاپ. در نقش شرکت‌کننده که اتفاق خاصی نیفتاد(P:) اما در نقش برگزار کننده، تجربه‌ی خوب و جدیدی بود. با این که مسابقات داخلی نسبتا زیادی برگزار کرده بودم، ولی این تجربه، کاملا متفاوت بود؛ و می‌تونم بگم خیلی خوش گذشت :). صرف‌نظر از این که تقریبا به خوبی برگزار شد، اتفاقات جالب و شیرینی هم در بینش افتاد که البته گفتنش اونقدرا مزه نداره!

(تصمیم کبری ؛)
مدتیه شدیدا دارم سعی می‌کنم یه هدف انتخاب کنم که بتونم به کمکش در مورد آیندم تصمیم بگیرم. و این کار، کار خیلی سختیه؛ به همین خاطر هم هست که تا الان هی انداختمش عقب (و نتیجش هم اتفاقات نه‌چندان خوشایند این ۲-۳ سال اخیره). حداقل چیزیم که الان باید در موردش تصمیم بگیرم، قدم بعدیه: ادامه تحصیل یا کار (=عدم ادامه تحصیل!). از هر گونه کمک معقول و البته فکر شده هم در این زمینه استقبال می‌کنم. دوست دارم هر کاری که می‌کنم بدونم برای چی دارم انجامش میدم. و طبیعتا علتش هم باید باارزش باشه. اصلا من اومدم که چه کارایی بکنم؟!

دوستان دانش آزادی (برای اطلاعات بیش‌تر این‌جا و این‌جا رو ببینید) عقیده دارند شاید تلاش برای پایه‌گذاری یه همچین سیستمی (یه سیستم به‌اشتراک‌گذاری، آموزش، همکاری، و مهم‌تر از همه تولید دانش و ایده‌پروری، اون هم به صورت کاملا آزاد)، اونم به‌طور خاص این‌جا، می‌تونه از باارزش‌ترین کارهایی باشه که یه نفر الان می‌تونه و باید انجام بده.

نمی‌دونم؛ الان به شدت افکارم قاطی پاتیه و موندم هدف درست چیه. امیدوارم خدا هم کمکی بکنه و راهی رو انتخاب کنم که بعدا از انتخاب‌هایی که این روزا کردم پشیمون نشم.

*******

(یک تجربه)
بگذریم؛ از یه سری چیزای دیگه هم بگذریم... راستی!! یکی از تجربه‌های اخیرم تجربه‌ی تدریس بود. البته تجربه‌ی حل‌تمرینی یا تدریس کلاسی که حالت مدرسه‌ای یا دانشگاهی نداشته باشه قبلا داشتم، ولی تجربه‌ی کلاسی که تهش نمره‌ای باشه و ارزیابی و پاس‌شدن یا افتادن و این چیزا نداشتم... و عجب تجربه‌ی متفاوتی بود! فکر نمی‌کردم حال و هوای چنین کلاسی زمین تا اسمون با کلاس‌های دیگه فرق داشته باشه. شاید قبلا شک داشتم، ولی الان مطمئن شدم که مسلما هدفم تدریس توی یه همچین سیستمی نیست (این که تحصیل توی یه همچین سیستمی رو هم دوست ندارمو که مدتی هست فهمیدم!).

*******

(پارسیدورا)
بازم بگذریم! با توجه به این که بالاخره فرصتی برای نفس کشیدن پیدا کردم (دارم سعی می‌کنم بعد از این نذارم این فرصت ازم گرفته بشه، هر چند یه مدت طول می‌کشه!)، رفتم سراغ تولید پارسیدورا ۱۵ که دیگه بیش‌تر از این دیر نشه چون ۲ماهی هست که از انتشار فدورا ۱۵ می‌گذره.
البته با توجه به تغییرات قابل توجه فدورا ۱۵ (رفتن به گنوم ۳)، مقداری تاخیر توی انتشار پارسیدورا ۱۵ طبیعیه! خلاصه این چند روز مشغول بودم با تغییرات بسته‌ها براساس گنوم جدید و یه سری بهبودها و رفتن از اپلت تقویم جلالی به starcalendarو اضافه کردن یه سری بسته‌های درخواستی و در نهایت کوچک‌کردن حجم در حد یک دی‌وی‌دی (با حذف یک سری بسته‌های ناخواسته)؛ که در نهایت همین ۲ ساعت پیش یه تست موفقیت آمیز انجام دادم (تنها مشکل این بود که برنامه‌ی نصب فکر می‌کرد این نسخه یه نسخه‌ی آزمایشیه که باید درستش کنم). :) میشه گفت نسخه‌ی ۶۴ بیتی تقریبا آمادست. فقط یکمی منتظر میشم ببینم دوستمون می‌تونه تقویم فارسی رو به تقویم خود گنوم ۳ اضافه کنه یا نه؛ و آرم پارسیدورا رو هم یکمی توی تصویر پس‌زمینه بیارم بالا. در کل، روند رو به بهبودی داریم!

******* 

چقدر زیاد شد (فرض کنید ۵تا پسته!)؛ بقیش تا بعد...

۱۳۹۰ خرداد ۱۸, چهارشنبه

گنوم ۳!

از جمله اتفاقات پر سر و صدایی که اخیرا توی لینوکس افتاده منتشر شدن نسخه‌ی سوم محیط رومیزی گنومه. این نسخه چند وقت پیش منتشر شد، و فدورا ۱۵ هم که حدودا ۲ هفته‌ی پیش منتشر شد اولین توزیعی بود که به صورت رسمی با گنوم ۳ منتشر شد.
گنوم‌شل (Gnome Shell) که پوسته‌ی پیش‌فرض گنوم ۳ه یک محیط کاملا متفاوت رو نسبت به نسخه‌ی قبلی این میزکار و همچنین میزکارهای مشابه ارائه میده که البته شباهت‌هایی به پوسته‌ی یونیتی که از اوبونتوی ۱۱/۰۴ به صورت پیش‌فرض استفاده میشه داره.
مثلا، توی گنوم شل دیگه منوی سنتی وجود نداره و اگه منو رو بخواین یه صفحه به عنوان منو کل صفحه رو می‌پوشونه و می‌تونید برنامه‌های مورد نظرتون رو توش پیدا کنید. اما این منو خیلی هم دم دست نیست و شما باید روی دکمه‌ی Activities یا «فعالیت‌ها» و بعد روی قسمت «برنامه‌ها» کلیک کنید تا به این منو برسید.
منوی برنامه‌ها


از نظر بعضی، این مسئله خوب نیست و کار کاربر رو سخت‌تر می‌کنه؛ ولی من هیچ مشکلی باهاش ندارم چون به ندرت ازش استفاده می‌کنم. فکر کنم هر کسی، یا حداقل خیلیا، اگه یه مدت از قابلیت جستجو استفاده کنند دیگه دنبال کردن اون شکلی برنامه‌ها رو ول می‌کنن چون واقعا سریع‌تر و راحت‌تره، مگه این که بخواین واقعا توی لیست برنامه‌ها بچرخید. برای جستجو دیگه لازم نیست برین به قسمت برنامه‌ها، همین که روی قسمت «فعالیت‌ها» کلیک کنید و وارد حالت Overview بشیم می‌تونید شروع به تایپ بکنید (برای ورود به این حالت به جای کلیک روی قسمت فعالیت‌ها میشه ماوس رو به قسمت بالا سمت راست(یا چپ توی حالت انگلیسی) صفحه بزنید، یا از کلید ویندوز و یا Alt+F1 استفاده کنید).
جستجو به دنبال برنامه‌ی مورد نظر
وقتی وارد حالت Overview میشین، قبل از این که شروع به تایپ بکنید یا وارد قسمت «برنامه‌ها» بشین، توی این حالت لیستی از پنجره‌های باز و همچنین فضاهای کاری یا Workspaceهای موجود رو می‌بینید و می‌تونید پنجره‌های توی اون‌ها رو هم ببینین. تعداد فضاهای کاری هم به صورت خودکار مدیریت میشه و همیشه یه فضای کاری خالی وجود داره.
حالت Overview
 طراحی گنوم‌شل از قسمت‌هاییه که خیلی سرش بحث هست. یک سری کارهای «غیرعادی» توی این طراحی انجام شده، مثلا این که شما نمی‌تونید هیچ پوشه یا شمایلی(icon) روی میزکار (Desktop)تون داشته باشید، یا این که دیگه نمی‌تونید مثل نسخه‌ی قبلی گنوم نوار بالای صفحه رو راحت جابه‌جا کنید یا چیزهایی رو روش قرار بدین، یا این که اصلا system tray اون بالا نیست، بلکه به صورت عادی اصلا پیدا نیست و اگه ماوس رو به گوشه‌ی پایین سمت چپ (یا راست توی محیط انگلیسی) ببریم دیده میشه. اون بالا فقط مخصوص یک سری آیکن‌های پیش‌فرض گنومه که به صورت دستی هم نمیشه کم و زیاد یا جابه‌جاشون کرد!
مدیریت فضاهای کاری توی حالت Overview
و برای این که تیر خلاص رو هم زده باشه، پشتیبانی از برنامک‌ها یا Appletهای گنوم ۲ هم به کلی حذف شده و دیگه چیزی به اسم برنامک وجود نداره! البته کار به این‌جاها هم ختم نمیشه: یک سری از تنظیمات هم دیگه وجود نداره، مثل تنظیم قلم‌های مورد استفاده، یا تنظیم این که وقتی در لپ‌تاپ رو می‌بندیم چه اتفاقی بیفته (به صورت پیش‌فرض به حالت تعلیق (suspend) میره) و یه سری تنظیمات دیگه؛ و دکمه‌های حداکثر و حداقل‌سازی هم از بالای پنجره‌ها حذف شده و فقط دکمه‌ی بستن مونده! تیم طراح گنوم۳ به این نتیجه رسیدند که با استفاده‌ی مناسب از فضاهای کاری، نیازی به استفاده از حداقل‌سازی نیست. حداکثر کردن هم با کشیدن نوار عنوان برنامه به بالای صفحه یا دوبار کلیک روی نوار عنوان برنامه قابل انجامه.
خب! این چیزا اولش یکمی آدمو شوکه می‌کنه. من خودمم با بعضیش مشکل داشتم، مثلا نبود برنامک‌ها و خواب رفتن لپ‌تاپ وقتی درش رو می‌بندیم! خوشبختانه، اگه بخواین تنظیماتی مثل قلم‌های مورد استفاده یا همین قضیه‌ی در لپ‌تاپ رو انجام بدین، یه ابزار gnome-tweak-tool هست که اگه نصب کنید میشه این کارها رو باهاش کرد. نظر طراحان گنوم‌شل این بوده که یه کاربر معمولی بهتره این چیزا دم دستش نباشه!
اما بحث برنامک‌ها یکمی جالب‌تر از اونه. گنوم‌شل برنامک‌ها رو پشتیبانی نمی‌کنه، اما در عوض میشه براش یک سری افزودنی نوشت که بهش میگن Gnome Shell Extension یا افزودنی‌های گنوم‌شل. این افزودنی‌ها نه تنها می‌تونن قابلیت‌هایی مثل برنامک‌ها رو ارائه بدن، بلکه می‌تونن تغییرات اساسی‌تری رو توی پوسته انجام بدند که با برنامک‌های گنوم۲ به این راحتی امکان‌پذیر نبود. مثلا افزودنی‌ای هست که گزینه‌های راه‌اندازی مجدد (restart) و خاموش‌کردن (power off) رو به منوی وضعیت اضافه می‌کنه (راستی یادم رفته بود بگم که به صورت پیش‌فرض توی گنوم‌شل این گزینه‌ها نیستند و فقط گزینه‌ی تعلیق یا suspend دم دسته، مگه این که سخت‌افزار پشتیبانی نکنه. البته اگه دکمه‌ی Alt رو بگیریم suspend تبدیل میشه به power off) یا رفتار یک سری از قسمت‌های شل رو تغییر میده. البته، این‌جا برای هر تغییری شما نیاز به افزودنی دارین، مثلا یه افزودنی داریم که منوی مربوط به دسترسی‌پذیری(Accessibility) رو حذف کنه، یا جای تقویم رو عوض کنه!! البته نکته‌ای که هست اینه که گنوم‌شل برای طراحی ظاهرش تا حد زیادی از جاوااسکریپت و CSS استفاده می‌کنه و افزودنی‌ها هم عمدتا با همین تکنولوژی نوشته میشن و به خوبی هم مجتمع میشن باهاش.
محیط رومیزی گنوم۳ در حال نمایش افزودنی وضعیت آب و هوا
این افزودنی‌ها واقعا چیزهای جالبی هستند! من تقریبا تمام چیزهایی که توی گنوم۲ داشتم رو الان توی گنوم۳ هم دارم مثل دمای پردازنده و وضعیت استفاده از پردازنده و حافظه‌ی اصلی (RAM). همون‌طور که گفتم شمایل برنامه‌ها هم به صورت پیش‌فرض به اون بالا اضافه نمیشه، برای همین با کمک این سایت یه افزودنی تک‌خطی نوشتم که شمایلی starcal که یه تقویم شمسیه رو به اون بالا اضافه کنه (هر وقت که اجرا میشه).
افزودنی بازدید وضعیت سیستم

افزودنی‌های گنوم‌شل به سرعت دارن پیشرفت می‌کنن و زیاد میشن، و با توجه به انعطاف خیلی بیشتری که دارن کارهایی میکنن که قبلا نمی‌کردند. امشب که داشتم نگاه می‌کردم از دیدن تعداد افزودنی‌ها نسبت به چند روز پیش کلی تعجب کردم!
یکی از افزودنی‌ها یه حالت presentation mode رو به اون منوی باتری که اون بالاست اضافه می‌کنه که تو این حالت هم محافظ صفحه (screen saver) غیرفعال میشه و هم معلق شدن خودکار لپ‌تاپ بعد از بستن درش. این مطلب هم برای شروع نوشتن افزودنی‌ها بدک نیست!
خلاصه... جای شما خالی! به طور کلی خیلی ازش خوشم اومده. از یک طرف محیط قشنگی داره (از عکس تغییر یافته‌ای هم که فدورا گذاشته پشتش خیلی خوشم میاد) و از طرف دیگه یه سری امکانات داره که کار کردن رو دلچسب‌تر می‌کنه. مثلا دیگه وقتی داری توی یه برنامه کار می‌کنی یه پنجره نمی‌پره جلوی صورتت و میره اون پشت، فقط یه پیام از پایین صفحه میاد و میگه که فلان برنامه آمادست. یا این که Alt+Tab بین پنجره‌ها جابه‌جا نمیشه، بلکه بین برنامه‌ها جابه‌جا میشه. مثلا اگه ۳ تا پنجره فایرفاکس باز باشه و یه پنجره یه برنامه دیگه، با Alt+Tab بین این ۲ برنامه جابه‌جا میشه. و اگه بخواین بین پنجره‌های یه برنامه جابه‌جا بشین می‌تونید از ~+Alt استفاده کنید (البته اگه از این روش خوشتون نیاد کافیه افزودنی مربوطه رو نصب کنید!).

راستی! یکی از چیزایی که من استفاده می‌کردم و قرار بود معرفیش کنم، امکان «استراحت تایپ» توی گنوم ۲ بود که مثلا تنظیمش می‌کردم که هر ۵۵ دقیقه کار با سیستم من رو مجبور کنه که ۵ دقیقه استراحت کنم. توی گنوم ۲، این رو مشید توی تنظیمات صفحه‌کلید تنظیم کرد اما توی گنوم۳ دیگه اونجا نیست. خوش‌بختانه، الان این برنامه تبدیل شده به یه برنامه‌ی مستقل به اسم drwright که توی مخازن فدورا هم هست....
System Tray
آماده برای استراحت!
بله... این بود یه بررسی کوچولو روی گنوم۳ و گنوم‌شل و خصوصیاتش و افزودنی‌هاش :)

۱۳۹۰ فروردین ۳۱, چهارشنبه

پست بهاری!

خب شاید یه کوچولو دیر باشه، ولی خب در هر صورت گفتم هنوز فروردین تموم نشده یه پست بهاری هم بزنم که وبلاگم از حال و هوای زمستون در بیاد! معمولا اول سال تبریکات اینترنتی خودم رو به سمع و نظر دوستان می‌رسوندم ولی امسال به هر دلیلی نشد، دیگه گفتم لااقل اینجا یه چیزی بذارم P:

این مدت اولش که بعد از چند سالی بالاخره یه عید کامل رو خونه بودم (هر چند قرار بود نباشم ولی خب خدا رو شکر قسمت نشد ؛) )، بعدش هم یک هفته‌ای یه سری به مسابقات روبوکاپ ایران‌اپن زدم. جاتون خالی، خوش گذشت! هم چند تا از دوست‌ها رو بعد از مدتی دیدم، هم چندتایی دوست جدید پیدا کردم. از جمله چند تا دوست پاکستانی که شب آخر رو هم به صورت اتفاقی باهاشون گذروندیم و کلی خندیدیم! یه مشت تبادل اطلاعاتم داشتیم از عادت‌های غذایی گرفته تا مراسم ازدواج تو پاکستان؛ علی‌الخصوص در مورد این که چند بار تو این مراسم غذا میدن و کی خرجشو میده :)

خلاصه... این قسمتای خوبش بود! قسمتای بدشم یکی حالگیری‌ای بود که از چند روزی قبل عید دوباره سراغم اومده و یکی هم حالگیری دانشگاه و تلاش فعلی من برای راحت شدن از شرش!!

البته این مدت کمی تا قسمتی هم مشغول امر قضاوت بودیم که هر چند از جهاتی حس خوبی داره و به طور کلی تجربه‌ی خوبیه، اما علاوه بر دردسرهای طبیعی خودش و استرسی که این کار با خودش داره (که یه وقت اشتباه نکنی)، بعضی وقتا مجبور میشی در مورد دوستا و افراد نزدیک خودت تصمیمی بگیری که دلت نمی‌خواد... ولی خب چه میشه کرد؟!

خلاصه الان به صورت همزمان هم اتفاقات جالب و هیجان‌انگیزی در حال افتادنه و هم فشارها و استرس‌های شدیدی سنگینی می‌کنه که هر کدومش تا حدی اون یکی رو خنثی می‌کنه و خلاصه ... الان خیلی حال خودمان را نمی‌فهمیم که آخر خوشحالیم یا ناراحت! ولی دلمان به طور کلی کمی ناخوش است و گرفته، امید که باری تعالی لطفی فرموده خراب‌کاری‌های ما را باز هم ماست‌مالی کند باشد که از خجالت ایشان درآییم... البته اگر بتوانیم!

راستی تمامی بازخوردهای رسیده تا به این لحظه حاکی از اینه که این پارسیدورا ۱۴ ما چیز خوبی از آب درومده! P:

ویرایش: راستی اصل عکس هم از این‌جاست.

۱۳۸۹ اسفند ۱۸, چهارشنبه

برف...

جاتون خالی جمعه کله‌ی سحر میدون آزادی بودیم... برف اومده بود و خیلی قشنگ شده بود. فقط حیف شد نتونستم از صحنه‌های قشنگ‌ترش عکس بگیرم، ولی خب نزدیک حوالیش که بودیم چندتایی عکس گرفتم. ولی نبودین واقعا قشنگ بود!


* خب دیگه چون کلا فیلتر هستیم مجبور نیستم لینک عکس‌ها رو تغییر بدم که بیان! شاید روزی عقل این بندگان خدا هم سر جاش اومد و ما بازم باز شدیم. امیدوارم خدا ما رو از شر این جور آدما خلاص کنه!

۱۳۸۹ اسفند ۳, سه‌شنبه

بسته‌های جدید برای فدورا: ساغر، starcal و os-prober

طی این ۲-۳ روزه بالاخره ۲ بسته‌ای که چند وقتی بود می‌خواستم آماده کنم برای فدورا رو آماده کردم: یکی ساغر و یکی هم StarCalendar.  یه بسته هم به صورت تصادفی وقتی داشتم گراب ۲ی فدورا رو تست می‌کردم ساختم، اونم os-prober.
ساغر یه برنامه‌ست مشابه گنجور رومیزی، و از پایگاه‌داده‌های همون هم استفاده کرده. تفاوت اصلیش اینه که ساغر با Qt نوشته شده و در نتیجه برای هر سه سیستم‌عامل لینوکس، ویندوز و مک قابل استفادست اما گنجور با دات‌نت و اصولا برای ویندوز نوشته شده. هر دو برنامه‌های خوبی هستند برای کسایی که به شعر علاقمندن. منم از وقتی این برنامه رو دیدم تصمیم گرفتم بیارمش توی فدورا، و آقای سید رضی علوی‌زاده، نویسنده‌ی این برنامه هم در این زمینه خیلی باهام همکاری می‌کنند. و امیدوارم که به مشکل خاصی برنخوریم و بیاریمش داخل. ممکنه مجبور بشم برای فدورا بعضی از شعرها رو حذف کنیم ولی بالاخره هلش میدم تو مخازن فدورا. :) فعلا این‌جا منتظره تا بررسی بشه و بعد از رفع مشکلات وارد فدورا بشه.

StarCalendar هم یه تقویمه شمسی/قمری/میلادیه. قبلا تقویم جلالی که به صورت اپلت گنوم بود رو توی فدورا گذاشته بودم، ولی با توجه به این که فدورا ۱۵ از گنوم۳ استفاده می‌کنه و این نسخه‌هم توی پوسته‌ی پیش‌فرضش اصلا از اپلت‌ها پشتیبانی نمی‌کنه، تصمیم گرفتم این تقویم رو هم بسته‌بندی کنم که بی‌تقویم نمونیم! مخصوصا برای نسخه‌ی بعدی پارسیدورا :) اینم این‌جا منتظره!

چند وقت پیش تصمیم گرفتم بسته‌ی گراب۲ی فدورا رو یه تستی بکنم. فدورا مثل یه سری دیگه از توزیع‌ها هنوز به صورت پیش‌فرض از نسخه‌ی اول گراب استفاده می‌کنه (با وجود این که فدورا به استفاده از تکنولوژی‌های جدید معروفه)، ولی اوبونتو و بعضی توزیع‌های دیگه از نسخه‌ی ۲ استفاده می‌کنند. هنوز توسعه‌دهندگان فدورا به این نتیجه نرسیدند که گراب۲ جایگزین مناسبیه، مخصوصا که هنوز هم به انتشار نهایی نرسیده و آزمایشیه (البته گراب ۱ هم هنوز به نسخه‌ی ۱ نرسیده!). خلاصه من یه تستی کردم، ولی فهمیدم یکی از نیازمندی‌های گراب۲ برای تشخیص سیستم‌عامل‌های نصب شده روی سیستم نیست! اون هم برنامه‌ی os-prober بود که کار بچه‌های دبیانه، و انصافا چیز خوبیه :) و جای خالیش هم توی فدورا احساس میشه. گراب۲ هم اگه این برنامه نصب باشه ازش برای تشخیص سیستم‌عامل‌های نصب شده روی سیستم استفاده می‌کنه و اون‌ها رو به منوی بوت اضافه می‌کنه. منم دیدم بسته‌ی ساده و مفیدیه و این شد که بسته‌بندیش کردم. بعدشم گفتم چرا از این برنامه برای تولید منوی گراب ۱ استفاده نکنیم؟! این شد که با تغییر اسکریپت‌های گراب۲ یه اسکریپت ساختم که گزینه‌های منو رو برای گراب ۱ درست میکنه. البته مطمئن نیستم این اسکریپت به جز سیستم خودم جاهای دیگه هم درست کار کنه!! ولی خب فوقش یکمی تغییر میخواد ؛)
حالا اگه روی سیستم کنار توزیع‌های دیگه یه فدورا هم نصب کنیم با این اسکریپت میشه اون توزیع‌ها رو هم به منو با کم‌ترین دردسر اضافه کرد...

آن‌چه در قسمت‌های بعد خواهید دید: خیلی وقت پیش قرار بود در مورد «چرا فدورا؟» بنویسم که به زودی می‌نویسم! بعدش هم به توصیه آرمان‌جان هر از گاهی در مورد ابزارهایی که تو لینوکس استفاده می‌کنم می‌نویسم :). خیلی وقتم هست می‌خوام هر از گاهی در مورد یکی از قابلیت‌های جدید استاندارد اینده‌ی سی++ یعنی C++0x بنویسم... یه مشت چرت و پرت دیگه هم تو صف دارم اگه عمری و حالی بود! فقط موندم اینا نمی‌خوان فیلتره این‌جا رو بردارن؟! :(

۱۳۸۹ بهمن ۱۴, پنجشنبه

پارسیدورا ۱۴

بله! هفته‌ی پیش پارسیدورا ۱۴ رو منتشر کردیم! ولی خب زودتر از این دیگه فرصت نکردم در موردش بلاگ بزنم.
این سری فکر می‌کنم زمان انتشار خوبی داشتیم. مهم‌ترین باگ‌هایی که توی فدورا ۱۴ بهش برخورده بودم تا زمان انتشار پارسیدورا ۱۴ حل شدند، و فکر کنم نسخه‌ی تر و تمیزی درومده باشه :) حداقل تا الان که مشکل خاصی توش دیده نشده (تا جایی که من خبر دارم!). تو این نسخه یه مقداری هم کارهای خودمون به صورت قشنگ‌تری اعمال شدند، و تنظیمات کوچکی هم که به نظر میاد مناسب باشند توش اعمال شدند. مثل فعلا بودن تایپ راست به چپ به صورت پیش‌فرض توی اپن‌آفیس توی محیط انگلیسی (حالت عادیش اینه که اگه زبون محیط رو روی یه زبون راست به چپ مثل فارسی بذاریم این قابلیت فعال میشه؛ ولی خب چون خیلیا ترجیح میدن تو محیط انگلیسی کار کنن ما به صورت پیش‌فرض فعالش کردیم)؛ یا مثلا فعال بودن کلیک با تاچپد. تغییرات دیگه هم توی صفحه‌ی ویژگی‌های سایت اومده.

کلا به نظر خودم جایگزین خوبی برای فدورا ۱۴ه، مخصوصا اگه دسترسی به اینترنت خوبی نداشته باشه آدم! این سری هم از اول برای دانلود موجود بود، و هم از طریق فروشگاه‌های سیتو و لینوکس‌شاپ قابل خریده.

فقط الان بعد انتشار به این نتیجه رسیدم که یکمی راهنما هم لازمه! قبلا خیلی به اینش فکر نکرده بودم ؛) مثلا الان استفاده از دیسک پارسیدورا ۱۴ برای حذف و نصب برنامه‌ها خیلی جالب‌تر از پارسیدورا ۱۳ شده، ولی هیچ جا نگفتیم چطوریه! به این نتیجه رسیدم که یه بخش «سوال‌های معمول» یا FAQ هم برای سایت لازمه؛ برای توضیح این طور توضیحات و این که مثلا پارسیدورا به صورت پیش‌فرض انگلیسیه و فارسی نیست!! (چون خیلیا از محیط فارسی فراری هستن) خب این رو هم گذاشتم توی کارهای آینده... P:

پانوشت: استفاده از دیسک پارسیدورام کار سختی نیست! اگه با Add/Remove Software کار کنید کافیه دیسک رو بذارین تو سیستم، خودش اگه دیسک باشه ازش استفاده می‌کنه و اگه نباشه هم استفاده نمیکنه. اگه هم از yum استفاده بشه، به صورت پیش‌فرض کاری با دیسک نداره و اگه بخواین از دیسک استفاده کنه، باید با گزینه‌ی enablerepo=parsidora-dvd-- استفاده کرد، مثلا:
yum --enablerepo=parsidora-dvd install vdrift