من به صورت غیرمنتظرهای امروز (۳شنبه!) اومدم اصفهان و تعطیلاتم توی خونه شروع شد :) قرار بود از جمعه بیام ولی خب برنامه عوض شد. امروز اکثرا خواب بودم چون دیشب اصلا تو اتوبوس خوابم نبرد.
گفتم دیشب، یاد فیلمش افتادم! اول که تبلیغات فیلمها شروع شد، یه سری فیلم جالب خارجی تبلیغ کرد و من تو دلم گفتم نامردا فیلمای خارجی تبلیغ میکنند اما آخرش یه فیلم ایرانی اونم از نوع دربه داغون میذارن. چون چند سالی بود که توی اتوبوسها فیلم خارجی ندیده بودم. آخرین فیلمی هم که توی اتوبوس دیدم فیلم استثنایی «به روح پدرم» بود! این فیلم واقعا به درد نخوره (یک فیلم بدون هیچ قصهی قابل توجه و فقط به عنوان یک فیلم خنده دار که چندان به دل آدم نمیچسبه)، حتی برای من که فکر کنم اصولا به صورت «تخصصی» از فیلم هیچی سر در نمیارم! و البته کلا هم هیچ علاقهای به این قضیه (تشخیص خوبی و بدی فیلم به صورت تخصصی) ندارم، چون به نظرم اگه یه کار واقعا هنری باشه هر کسی باید هنرش رو درک کنه؛ و تخصص فقط باید به این درد بخوره که دلایل قشنگ بودنش رو مشخص کنه (البته شاید باز دلیلش اینه که من از این چیزا سر در نمیارم).
خلاصه همینطور که داشتم تو دلم غر میزدم فیلم شروع شد. باورم نمیشد، فیلم خارجی بود! یکی از همون فیلمهایی که توی تبلیغات بود و تصمیم گرفته بودم حتما از مسعود بگیرمش: بنجامین باتن (اگه درست نوشته باشمش!). به طور کلی فیلم قشنگیه با قسمتهای لطیف احساسی... که اصلا با کلیشههای عشقولانهی خیلی از فیلمهای ایرانی قابل مقایسه نیست! البته توی فیلمهای ایرانی هم فیلمهای خوبتری پیدا میشن، هر چند من از یه سری از اونام خوشم نمیاد... سلیقست دیگه مجبور که نیستم!
خب زیاد شد! قصد داشتم یه چیز دیگه بنویسم و یه مقداری در مورد تغییرات حالم بنویسم، ولی میگذارمش برای دفعهی بعدی که فردا یا پسفردا می نویسم. ولی به طور کلی بهترم، البته شرایط فرقی نکرده ولی خودم فرقهایی کردم که میگم. تم بلاگهامم عوض کردم؛ هر چند لزوما قشنگ نیست ولی خب تنوعش بدک نیست که ؛) این بلاگر هم خیلی تم مناسب فارسی نداره، عکسهایی هم که آپلود میکنم اغلب فیلتر میشن که باعث شد تصمیم بگیرم از این به بعد عکسها رو توی همون وردپرس آپلود کنم. کلا وردپرس رو خیلی بیشتر دوست دارم و تنها دلیلم برای اومدن اینجا این بود که توی پروفایل یاهوم نوشتههای جدیدم بیاد. ولی امروز متوجه شدم که با قابلیت publicize وردپرس اون کار رو هم میشه کرد. شاید بلاگ فارسیمم انتقال دادم اونجا! کلا از نظر امکانات و راحتی وردپرس از خیلی سرویسهای دیگه بهتره.
شب بخیر!
گفتم دیشب، یاد فیلمش افتادم! اول که تبلیغات فیلمها شروع شد، یه سری فیلم جالب خارجی تبلیغ کرد و من تو دلم گفتم نامردا فیلمای خارجی تبلیغ میکنند اما آخرش یه فیلم ایرانی اونم از نوع دربه داغون میذارن. چون چند سالی بود که توی اتوبوسها فیلم خارجی ندیده بودم. آخرین فیلمی هم که توی اتوبوس دیدم فیلم استثنایی «به روح پدرم» بود! این فیلم واقعا به درد نخوره (یک فیلم بدون هیچ قصهی قابل توجه و فقط به عنوان یک فیلم خنده دار که چندان به دل آدم نمیچسبه)، حتی برای من که فکر کنم اصولا به صورت «تخصصی» از فیلم هیچی سر در نمیارم! و البته کلا هم هیچ علاقهای به این قضیه (تشخیص خوبی و بدی فیلم به صورت تخصصی) ندارم، چون به نظرم اگه یه کار واقعا هنری باشه هر کسی باید هنرش رو درک کنه؛ و تخصص فقط باید به این درد بخوره که دلایل قشنگ بودنش رو مشخص کنه (البته شاید باز دلیلش اینه که من از این چیزا سر در نمیارم).
خلاصه همینطور که داشتم تو دلم غر میزدم فیلم شروع شد. باورم نمیشد، فیلم خارجی بود! یکی از همون فیلمهایی که توی تبلیغات بود و تصمیم گرفته بودم حتما از مسعود بگیرمش: بنجامین باتن (اگه درست نوشته باشمش!). به طور کلی فیلم قشنگیه با قسمتهای لطیف احساسی... که اصلا با کلیشههای عشقولانهی خیلی از فیلمهای ایرانی قابل مقایسه نیست! البته توی فیلمهای ایرانی هم فیلمهای خوبتری پیدا میشن، هر چند من از یه سری از اونام خوشم نمیاد... سلیقست دیگه مجبور که نیستم!
خب زیاد شد! قصد داشتم یه چیز دیگه بنویسم و یه مقداری در مورد تغییرات حالم بنویسم، ولی میگذارمش برای دفعهی بعدی که فردا یا پسفردا می نویسم. ولی به طور کلی بهترم، البته شرایط فرقی نکرده ولی خودم فرقهایی کردم که میگم. تم بلاگهامم عوض کردم؛ هر چند لزوما قشنگ نیست ولی خب تنوعش بدک نیست که ؛) این بلاگر هم خیلی تم مناسب فارسی نداره، عکسهایی هم که آپلود میکنم اغلب فیلتر میشن که باعث شد تصمیم بگیرم از این به بعد عکسها رو توی همون وردپرس آپلود کنم. کلا وردپرس رو خیلی بیشتر دوست دارم و تنها دلیلم برای اومدن اینجا این بود که توی پروفایل یاهوم نوشتههای جدیدم بیاد. ولی امروز متوجه شدم که با قابلیت publicize وردپرس اون کار رو هم میشه کرد. شاید بلاگ فارسیمم انتقال دادم اونجا! کلا از نظر امکانات و راحتی وردپرس از خیلی سرویسهای دیگه بهتره.
شب بخیر!
این فیلم که از کفر ابلیس هم معروفتره! و واقعا داستانش جالبه.بیا تا نسخه اصلی را بهتون تقدیم کنیم!
پاسخحذف--با نظرت هم راجع به وردپرس موافقم!
---حالا که اومدی اصفهان شیرینی نمی دی؟!!!
رسيدن بخير مهندس
پاسخحذفخسته نباشيد
عيدتونم پيشاپيش مبارك
:)
آرمان: نچ! :) زاینده رودو که براتون پرآب کردم دیگه چی میخواین ؛)
پاسخحذفصالحه: ممنون، سلامت باشید :) عید شمام پیش پیش مبارک!
زاینده رود را واسه شما آب نکردن که واسه ا.ن بود:)
پاسخحذفحالا به مناسبت اینکه غیر منتظره زود اومدین خونه شیرینی نمی خواد بدین ، فقط خوشحال باشید! اینم خودش یه دلیل واسه خوشحالی
تعطیلات خوبی داشته باشید
پاسخحذفراجع به تغییر روحیه ای هم مثه اینکه مثبته خوبه خیلی
منم یه تصمیم خیلی مهم گرفتم بالاخره شاید نوشتم
ا ا ا شما دیگه چرا؟! اگه قدم من نبود آب از کجا میوردن بریزن توش ؛)
پاسخحذفبله ممنون نسبتا خوشحالم، ولی الان که اگه قرار باشه کسی شیرینی بده اون شمایین! حالا هر چی من هیچی نمیگم... P:
خانم ترکش: ممنون. :) شما هم همینطور. حالا چه تصمیمی هست؟!!
D:
جای من اینجا فقط خالیه. خوشحالم که حالتون بهتر شد. اینطوری میشه بهتون با خیال راحت نق زد. سال نو هم خیلی خیلی مبارک. انشااله تو این سال همه چیزای خوب که آرزو دارین واستون اتفاق بیوفته.
پاسخحذفممنون :)
پاسخحذفسال نو شمام مبارک. امیدوارم برای شما هم سال خیلی خوبی باشه.